کتاب دختری با گوشواره مروارید

دختری با گوشواره مروارید کتابی است به قلم تریسی شوالیه. نویسنده در این کتاب روایتی لطیف و عاشقانه از داستان ورمر و مدل نقاشی‌اش را بیان کرده. این کتاب با قلم شیوای طاهره صدیقیان ترجمه شده و کتابسرای تندیس آن را به چاپ رسانده است. نثر داستان به حدی جذاب و خوشایند است که خواننده را تا انتهای کتاب با خود همراه می کند.

«خوابیدن در اتاق زیر شیروانی را دوست داشتم. در آنجا صحنه ای از تصلیب در پای تختخوابم نبود که مرا آزار دهد. هیچ تابلویی آنجا نبود، به جز بوی خالص روغن بزرک و رایحه‌ی مواد رنگی خاک. منظره کلیسای نوین و آرامش آنجا را دوست داشتم. هیچ کس به جز او بالا نمی آمد. دخترها آن طور که گاهی اوقات به زیرزمین سر می زدند اینجا به سراغم نمی آمدند، یا مخفیانه وسائلم را جست و جو نمی کردند. در آنجا احساس می کردم تنها هستم، بالای سر خانه ی شلوغ نشسته ام، و قادرم آن را از فاصله ای دور ببینم. تا اندازه ای مثل او.»